همایش توانمندسازی سالمندان از طریق فعالیت های ورزشی
- admin
- اخبار
گروه همفکری سالمندی با مشارکت انجمن ها و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی و تیم توانیاب همایش توانمندسازی سالمندان از طریق ورزش را درتاریخ پانزده آذر 1402 در سالن همایش ستاد توان افزایی و حمایت از سازمان های مردم نهاد شهر تهران برگزار می کند.
توانمندسازی سالمندان(Elderly Empowerment) :
برای آنکه به شناخت کاملی از مقوله توانمندسازی سالمندان دست پیدا کنیم، در آغاز بایستی با مفهوم واژه توانمندسازی آشنا شده و آنگاه این واژه را در حوزه سالمندی بازتعریف نماییم، چرا که در روند توسعه جوامع، توانمندسازی بویژه در حوزه سالمندان، به عنوان گروه سنی فراموش شده از اهمیتی دوچندان برخوردار است.
دانشنامه ویکی پدیا توانمندسازی را بدین گونه تعریف کرده است:
توانمندسازی واژه ای است که بر افزایش سطح معنوی، سیاسی، اجتماعی، تحصیلی، جنسیتی و یا اقتصادی فردی و اجتماعی دلالت می نماید.
کلمه Empowerment از فعل Empower بهمعنی”دادن قدرت یا اختیار به شخصی برای انجام عملی” گرفته شده و بر “توانمندسازی فردی” دلالت دارد.
توانمندسازي افراد به معنی تشویق افراد برای مشارکت بیشتر در تصمیمگیریهایی است که بر فعالیت آنها مؤثر است؛ یعنی فضایی برای افراد فراهم شود تا بتوانند ایدههای خوبی را بیافرینند و آنها را بهعمل تبدیل کنند. توانمندسازی به فرد این قدرت را می دهد که زندگی مستقل و با کیفیتی را تجربه کند.
نظر به اهمیت فرایند توانمندسازی، سازمان ها، نهادها و دستگاه های مختلف اجرایی از دیدگاه خود به آن پرداخته و آن را در راستای سیاست ها و وظایف اجرایی خود باز تعریف نموده اند.
در بحث توانمندسازی بایستی بر این نکته انگشت گذارد که احساس خوب بودن، یکی از عینی ترین و قابل ارزیابی ترین پارامترهای توانمندی و توانمندشدن است و در این رهگذار، مدیریت فعال و خودکنترلی اجتماعی، اساسی ترین عنصر احساس خوب بودن از نظر جسمی و روحی به شمار می رود.
ابعاد توانمندسازی :
فرایند توانمندسازی را می توان در پنج بعد به شرح زیر مورد ارزیابی قرار داد:
- 1. احساس خود اثربخشی Self Efficacy یا شایستگی: Senes of Competence
احساس شایستگی، اعتقاد فرد به توانائیهایش جهت انجام با مهارت فعالیتهای مرتبط با خودش است و افراد احساس میکنند که میتوانند وظایفشان را با مهارت بالا انجام دهند.
- 2. احساس خودسامانی: Self Determination هنگامی است که افراد بهجای اینکه با اجبار در کاری درگیر شده یا دست از آن کار بکشند، به طور داوطلبانه در وظایف خویش درگیر شوند و بدین ترتیب احساس خودسامانی میکنند. آنان خود را افرادی خودآغازگر می بینند که قادرند به میل خود، اقدامات ابتکاری انجام داده، تصمیمات مستقل گرفته و افکار جدید را به آزمون بگذارند.
افراد توانمند در مورد کارهایشان احساس مالکیت میکنند؛ زیرا آنان میتوانند تعیین کنند که کارها چگونه باید انجام شوند و با چه سرعتی پایان یابند. داشتن حق انتخاب، جزء اصلی خودسامانی به شمار میرود.
در تفاوت خود اثربخشی و خودسامانی باید گفت که خودسامانی به درستی حق انتخاب منسوب است؛ در حالی که خوداثربخشی به احساس قابلیت اشاره دارد.
- 3. پذیرفتن شخصی نتیجهPersonal Consequence : افراد توانمند احساس کنترل شخصی بر نتایج دارند. آنان بر این باورند که میتوانند با تحت تأثیر قرار دادن محیطی که در آن کار میکنند، یا نتایجی که تولید میشود، تغییر ایجاد کنند.
پذیرفتن شخصی نتیجه، عبارت است از “اعتقادات فرد در یک مقطع مشخص از زمان در مورد توانایی اش برای ایجاد تغییر در جهت مطلوب”.
داشتن احساس پذیرفتن شخصی نتیجه، کاملاً به احساس خودکنترلی مربوط است و برای اینکه افراد احساس توانمندسازی کنند، آنان نه تنها باید احساس کنند که آنچه انجام میدهند اثری بهدنبال دارد، بلکه باید احساس کنند که میتوانند آن اثر را به وجود آورند.
- 4. معنیدار بودن Meaning : احساس معنيدار بودن يك نگرش ارزشي است كه از متجانس بودن آرمانها و ارزشهاي افراد و آنچه كه در حال انجام دادن آن هستند، حاصل ميشود.
افراد توانمند، احساس معنیدار بودن میکنند و معنیدار بودن بهمعنی ارتباط اهداف و وظایف کاری با ایده ها و استانداردهای فرد است.
افراد به هنگام اشتغال به کاری که احساس میکند معنیدار است، نسبت به زمانیکه این احساس پائین است، بیشتر به آن متعهد و با آن درگیر شده و نیروی زیادتری برای آن کار متمرکز میکنند.
- 5. اعتماد Trust: سرانجام افراد توانمند دارای حسی به نام اعتماد هستند و مطمئن هستند که با آنان منصفانه Fairlyو یکسان رفتار خواهد شد، این افراد، این اطمینان را حفظ میکنند که حتی در مقام زیردست نیز نتیجه نهایی کارهایشان منصفانه خواهد بود.
اعتماد همچنین بهطور ضمنی دلالت بر این دارد که افراد اگرچه خود را در یک موقعیت آسیبپذیری قرار میدهند ولی ایمان دارند که در نهایت هیچ آسیبی در نتیجه آن اعتماد به آنان نخواهد رسید.
و اما در مقوله توانمندسازی سالمندان، از آن جهت که دوران سالمندی معمولا با دوران بازنشستگی از کار و تا حدودی انزوای اجتماعی مقارن بوده و سالمندان به مانند سالیان و دهه های گذشته در فعالیت های اجتماعی مشارکت فعال و تاثیرگذار نداشته و بدین سبب در خلوت خویش به گوشه عزلت خزیده اند، از نظر روحی و به تبع آن از نظر جسمی در معرض آسیب قرار می گیرند، روندی که با ادامه آن نه تنها سالمندان را با مشکلات متعددی دست به گریبان می نماید بلکه جامعه را از توان، تخصص، دانش و تجارب آنان محروم ساخته و بخش بزرگی از توانمندی های اجتماعی به هدر می رود.
پس نه تنها بایستی با به کارگیری شیوه های مدرن و کارآمد، راه را برای حضور فعال سالمندان در اجتماع باز کرد بلکه بایستی حضور فعال این قشر از جمعیت در اجتماع را غنیمت شمرد.
از دیگر سو با عنایت به این نکته که دوران سالمندی دست کم یک سوم تا یک چهارم از دوران زندگانی ما را در بر می گیرد، پس بایستی تجربه مثبتی در زندگانی تک تک ما بوده و زندگی طولانی تر همراه با سلامت ، مشارکت و امنیت و نیز همراه با افزایش کیفیت زندگی مد نظرمان بوده و علاوه بر کمیت زندگی و طول عمر، به کیفیت و لذت از سال های پایانی عمر که بدون شک در استمرار فعالیت های اجتماعی و داشتن نقشی سازنده در خانواده و اجتماع رقم می خورد نیز بها دهیم، مقوله ای که سازمان جهانی بهداشت رویکرد رسیدن به آن را با عبارت”سالمندی فعال” بیان کرده و طرح توانمندسازی سالمندان نیز نقشه راهی است برای نیل به این مقصود.
پس به عبارت ساده تر می توان هدف غایی از اجرای طرح توانمندسازی سالمندان را” ارتقاء کیفیت زندگی همراه با افزایش سن” برشمرد.
به طور خلاصه طرح توانمندسازی سالمندان به منظور آموزش شیوه زندگی سالم در تمامی ابعاد و سازگاری سالمند با دوران سالمندی و نهایتا دستیابی سالمند به یک زندگی سالم و موفق برنامه ریزی و اجرا می گردد.
اهداف كلي طرح:
- آگاه سازی جامعه و خانواده ها نسبت به مسائل سالمندان
- ارتقاء كيفيت زندگي سالمندان
- داشتن سالمندان توانا ، سالم و فعال
- بالا بردن سطح آگاهي هاي سالمندان
- برخورداری افراد سالمند از یک زندگی سالم
- اجرای برنامه های توانبخشی، آموزشی وفرهنگی بر اساس شاخصه های زندگی سالم
اهداف اختصاصي طرح:
- ارايه خدمات توانبخشي مورد نياز به سالمندان
- آموزش شيوه زندگي سالم به سالمندان
- مشاركت سالمندان در برنامه هاي اجتماعي
- نهادينه كردن فعاليت ها ي ورزشي و تفريحي براي سالمندان
- استفاده بهينه سالمندان از اوقات فراغت و ارايه برنامه هاي فرهنگي وهنري به سالمندان
- ارائه خدمات حمایتی به سالمندان
و در پایان به خاطر داشته باشیم که با توجه به تعریف واژه ”توانمندسازی“ توانمندسازی را به فعالیت ها و زمان و مکان خاصی محدود نسازیم، چرا که توانمندسازی فراخنایی دارد به وسعت سالمندی و در نتیجه، بسته به موقعیت می توان آن را در هر جا و هر زمان به مرحله اجرا در آورد، چه بسا که آموزش مقابله و پیشگیری از زخم بستر به سالمند و خانواده وی که منجر به پیشگیری از ابتلا و یا بهبود زخم بستر در فرد سالمند شود، سطحی از توانمندسازی به شمار آید.